1 ) توضيح موضوع بخش مجسمه سازی جشنواره فجر از خانم پریسا خضابی (دبیر بخش مجسمه سازی):
تشریح تم: وحدت در بخش مجسمه سازی جشنواره فجر
" یا من هو اختفی بفرط نوره"
ای خدایی که از شدت نور مخفی هستی
- در گستره ادبیات عرفانی ما نگاه عطار بسیار ستودنیست که در داستانی نمادین رهپویی مرغان تا رسیدن به وحدت عرفانی و بقای جاودان را بازگو می کند
مرغانی که پس از گذر از هفت وادی دشوار (طلب، عشق، معرفت، استغنا، توحيد، حيرت، فقر و فنا ) در پس کوه قاف که مامن حقیقت است و راستی تنها سی مرغ به حضور حضرت سیمرغ می رسند
بارگاهی که در آن بی خود به خ ُ دآئی میرسی.
...و "من عرف نفسه فقد عرف ربه"
- تفرقه برخیزد و شرک و دویی وحدت است اندر وجود معنوی
مثنوی ما دکان وحدت است غیر واحد هرچه بینی آن بُت است
وحدت وجود که خود منجر به وحدت شهود میگردد ، از آنجاییست که به یک تعبیر برداشتی همه خدایی از هر آنچه که در هستی است صورتی از جلوه حق است و هر ذره تا به خورشید همه ذات حقند تا بدان گونه که تمام موجودات ترشح ذات اویند
...و به تعبیر دیگر توحید ناب : که با احد ، واحد و وحدت یک ریشه اند و هر آنکس که به وحدت وجود رسد به وحدت شهود نایل گشته وهمچو حلاج ندای" انالحق" می زند.
- " کنت كَنزاً مخفياً فاحبَبَتُ أن أعرَف؛ فَخَلَقتُ الخَلَقَ ِلكَي اُعرَف"
من گنجی پنهان بودم، دوست داشتم شناخته شوم پس خلق را آفریدم تا شناخته شوم ...
سر آغاز وحدت است به کثرات،از تجلی حضرات غیب است تا به شهادت ، از خودش است بر خودش
تا خودش بر عالم
...... و مدهوشی موسی.
از هاهوت ، لاهوت ، جبروت و ملکوت تا ناسوت
دایره ایست عظیم که سرآغاز نزولش از عشق ، جمال و زیبایی است و صعودش معرفت .
ونگین انگشتری تجلی اش همان سیمرغ.
و هنرمند نه به ادراک و ضبط صور، که به قدرت افشائ آن صور، از حضرتی بالا تر از ناسوت ، که در تماثیلی مجسم از حضرت مثال است ، نایل میشود
چرا که او بر صورت خدا آفریده شده.........
2 ) توضيح موضوع بخش سفال و سرامیک جشنواره فجر از آقای مهران هوشیار (دبیر بخش سفال و سرامیک):
به نام خدا
بازآفرینی خاک بر فطرت ازلی و حقیقت ابدی
از آن جایی که هنر همچون دیگر ساختارهای بیان، امکانی برای ایجاد ارتباط و ابزاری برای انتقال پیام به مخاطب محسوب میشود، میتوان چنین پنداشت که تمامی وجوه و اشکال هنری، بنا به تعریف همچون تمامی نشانههای نوشتاری و کلامی امری ذاتاً قراردادی است. بنا بر متنی نگاشته شده از سوی کوماراسوامی؛ « فقط بنا به قرارداد است که میتوان طبیعت را قابل درک و فهمیدنی کرد و فقط به وسیلهی نشانهها و نمادها مفاهمه ممکن میشود».
امّا هنگامی که وظیفهی هنر بیان مفاهیم معنوی و تعابیر روحانی و فرازمینی از جمله ارزشهای انسانی و الهی است، کار از این هم دشوارتر میشود، چرا که این بار هنرمند میباید نشانهها، نمادها و مضامینی ماورایی را به زبانی تجسمی و قابل فهم برای مخاطب متجلی سازد، یعنی کاری کاملاً متفاوت و این بار به قصد بازآفرینی نور و حقیقت مطلق. در این میان اگر هنرمندی بتواند در خلق اثر هنری خود، مفاهیمی چون سادگی، ظرافت، دقت و مهارت را بکار گیرد، ترجمان هنر نسبت ذاتی خود را با معانی روحانی خود برقرار ساخته و زبان و فرمشان را نیز از همان مفاهیم اخذ میکند. این تبدیل از جسم به معنا همان رسالتی است که هنرمند در ساحت هنرهای سنتی و دینی بر عهده دارد. رسالتی که جسارت میخواهد و ایمان، عشق میخواهد و شناخت.
در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد
هنرمندان محترم و خلاق سفالگر میتوانند با نگاهی معناگرا و جامع بر ساختار و محتوای موضوع بخش سفال جشنواره با عنوان ارزشهای انسانی و الهی، تمامی آثاری را که با نیت ارتقاء ارزش مادی خاک و بازآفرینی تفکری حقیقت جو به محصول و اثری مفهومی، معناگرا، تجسمی و یا حتی کاربردی تبدیل نمودهاند برای شرکت در بخش سفال پنجمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر ارائه دهند و حضور سفالینههای خود را در میان دیگر هنرهای تجسمی به عنوان هنری که قدمتی به درازای تاریخ و فرهنگ پرشکوه ایران دارد و از ارزشهای بومی، هویتی ملّی و آیینهای مذهبی، غنی و پربار است به ظهور رسانده و حمیّتی مجدد را در عرصهی هنر و تاریخ ایران باز سازند ... و فراموش نکنیم که تیتوس بورکهارت نیز در جایی گفته است:
«هنر، فقط روشی برای شرافت روحانی دادن به ماده است»
دبیر بخش سفال پنجمین جشنواره بینالمللی فجر
مهران هوشیار
3 ) توضيح موضوع بخش عکاسی جشنواره فجر از آقای حسن غفاری (دبیر بخش عکاسی) :
به نام خدا
تلاش برای بهتر شدن زندگی لحظه ای متوقف نخواهد شد. تلاش برای ریشه کن نمودن فقر،جهل، تنهایی و محرومیت نباید حتی برای دقیقه ای از یاد برود. اندیشیدن به رنج، درد و مرگ انسانهایی که در هرکجای دنیا به هر دلیل از میان ما رخت برمیبندند کاری شایسته و انسانی است، اما زندگی فرصتی است که نباید به تمامی برای آن لحظههای از دست رفته و یا نیامده به هدر رود! زندگی هر چه که باشد، ارزش آن را دارد که با شادی و لذت نیز همراه باشد زیرا اگر آدمی با دشواریهایی روبرو باشد که حتی امید بهبود در آن ها نباشد، دست کم می بایست از تباهی محتوای زندگی بگریزد و غم را با شادی و درد را با شوق و نا امیدی رابا شور زندگی پاسخ دهد.
شاید این کلمات برای بسیاری از انسانهایی که درگیر با سختیها و مشقتهای زندگی خود هستند، آنها که درسوانح، پیشآمدهای ناگوار طبیعی، دغدغههای کار و معیشت فرو رفتهاند چندان آسان نباشد، اما برای هنرمند و انسان فرهیخته، گذر از برزخ لحظات ناممکن نخواهدبود. به تصویر کشیدن شور زندگی و امید و شوق به زیستن به گونهای که برای همگان ممکن به نظر آید، واقعی باشد و راهی پیش روی مردمان سرزمین پهناور ایران نماید برای هنرمند ایرانی دشوار نخواهد بود. از همین روست که شما عکاس ارجمند را به رقابتی دعوت می نماییم که شایستهی حضور، اظهار نظر و طرح دیدگاه خود در قالب هنرعکاسی در آن هستید.
شاد وسلامت باشید. حسن غفاری
4 ) توضيح موضوع بخش تصويرسازی جشنواره فجر از آقای کاظم طلایی (دبیر بخش تصویر سازی) :
در توضيح موضوع جشنواره فجر مي توان گفت تمامي مضاميني كه حال وهواي انقلاب را در مراتب زماني مختلف و با زواياي ديد نو كه در ارتباط با انقلاب اسلامي است در بر مي گيرد. كليد واژه هايي مانند امام / شهيد / ايثار / وحدت / استقامت / آزادي / لاله / ديو / فرشته و..... مي تواند مدنظر قرار بگيرد.
تصويرگران مي توانند يكي از شعرهای شاعران انقلاب مانند حميد سبزواري / قيصر امين پور / سلمان هراتي و.... و يا بر اساس شعارهاي انقلاب تصويرسازي نمايند. مثال:
«... اما
اين شانه هاى گرد گرفته
چه ساده و صبور
وقت وقوع فاجعه مى لرزند
اينان
هر چند
بشكسته زانوان و كمرهاشان
استاده اند فاتح و نستوه
- بى هيچ خان و مان-
در گوششان كلام امام است
- فتواى استقامت و ايثار-
بر دوششان درفش قيام است ...» قيصر امين پور
سرود انقلاب
دوباره کوچه ی ما
بوی گلاب می دهد
به بوته های گل پدر
دوباره آب می دهد
تمام کوچه ها شده
پر از گل و پر از گلاب
گلاب می زند زنی
روی لباس بچه ها
شده تمام شهر ما
پر از صدای انقلاب
دوباره می رسد به گوش ( سرودهای انقلاب بدون نام شاعر )
مثل يك رعد، مثل يك فرياد
مثل بانگ اذان وقت سحر
مثل آواي مرغكي دلشاد
مثل يك ريشه، مثل يك گلبرگ
مثل شمشاد، مثل يك شبدر
مثل برخاستن ز بستر مرگ
مثل يك اوج، مثل يك پرواز
مثل يك موج، مثل يك دريا
مثل شور و نشاط يك آغاز
مثل لبخند، مثل خوشحالي
مثل يك قصه، مثل يك رؤيا
مثل گلهاي قرمز قالي
مثل يك غنچه، مثل يك نوزاد
مثل رنگينكمان و مثل اميد
مثل يك مرغ از قفس، آزاد
مثل يك دوست، مثل يك حامي
مثل پيك بهار و خندۀ عيد
انقلاب بزرگ اسلامي وحید نیکخواه آزاد 1359
انقلاب يعني گل
در خيال پروانه
نور و گرمي و شادي
در ميان هر خانه... الخ کتاب باغ سبز شعر ها (شعر انقلابی کودک) جعفر ابراهیمی
يا:
آن روز باران گلوله
باريد بر ميدان ژاله
پرپر شد از صدها گلوله
صدها گل زيباي لاله...